چقـدر لبخنـد بـزنـم
کـه اشک نـریـزم
چقـدر فـرامـوشـت کنـم
کـه دوستت نـداشتـه بـاشـم
چقـدر آه... بکشم
کـه سکـوت کنـم
............
چقـدر لبخنـد بـزنـم
کـه اشک نـریـزم
چقـدر فـرامـوشـت کنـم
کـه دوستت نـداشتـه بـاشـم
چقـدر آه... بکشم
کـه سکـوت کنـم
............
باران که می آید...
یک نفر،
با لبخندی ، نفس عمیقی می کشد و می گوید: واو چه بوی خوشی می آید
و یک نفر
با چشمانی خیس تر از خیابان
کارتون هایش را جمع می کند و می گوید: خدایا تمام زندگی ام خراب شد...
.
.
.
.
.